جدول جو
جدول جو

معنی چم مولا - جستجوی لغت در جدول جو

چم مولا
(چَ)
ده کوچکی است از بخش دهدز شهرستان اهواز که در 27 هزارگزی جنوب خاوری دهدز. کنار راه مالرو بادلان به بیدله واقع است و 30 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از گل مولا
تصویر گل مولا
عنوانی برای مرد درویش، درویش
فرهنگ فارسی عمید
(چَ)
دهی از دهستان هویان بخش ویسیان شهرستان خرم آباد که در 34 هزارگزی باختر هور در کنار خاوری راه شوسۀ خرم آباد به اندیمشک واقع است. تپه ماهوری و معتدل است و 200 تن سکنه دارد. آبش از رود خانه خرم آباد وچشمه ها. محصولش غلات و لبنیات. شغل اهالی زراعت و گله داری و راهش اتومبیل رو است. ساکنان آبادی از طایفۀویس کرم میباشند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا
(چَ لَ)
دهی از دهستان چرداول بخش شیروان شهرستان ایلام که در 10 هزارگزی جنوب خاوری چرداول، کنار راه مالرو شیروان واقع است. کوهستانی و گرمسیر است و 50 تن سکنه دارد. آبش از رود خانه چرداول. محصولش غلات و لبنیات. شغل اهالی زراعت و گله داری و راهش مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا
(دِهْ مَ)
دهی است از دهستان سربند بالا بخش سربند شهرستان اراک. واقع در 30هزارگزی جنوب باختری آستانه. داری 283 تن سکنه. آب آن از چشمه و قنات تأمین می شود. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2)
لغت نامه دهخدا
تصویری از گل مولا
تصویر گل مولا
درویش عنوانی است که به درویشان دهند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از معمولا
تصویر معمولا
بر حسب تداول و عادت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گل مولا
تصویر گل مولا
((گُ لِ مُ))
عنوانی است که به درویشان دهند
فرهنگ فارسی معین
تصویری از معمولا
تصویر معمولا
بیشتر، هماره
فرهنگ واژه فارسی سره
طبق معمول، حسب معمول
فرهنگ واژه مترادف متضاد
تصویری از معمولا
تصویر معمولا
عادةً
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از معمولا
تصویر معمولا
Normally, Ordinarily, Usually
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از معمولا
تصویر معمولا
normalement, ordinairement, habituellement
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از معمولا
تصویر معمولا
normalmente, ordinariamente, geralmente
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از معمولا
تصویر معمولا
보통
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از معمولا
تصویر معمولا
عام طور پر , عمومی طور پر , عموماً
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از معمولا
تصویر معمولا
โดยปกติ , โดยปกติ , โดยปกติ
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از معمولا
تصویر معمولا
בדרך כלל , בדרך כלל
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از معمولا
تصویر معمولا
通常 , 通常は , 通常
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از معمولا
تصویر معمولا
通常地 , 通常
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از معمولا
تصویر معمولا
kwa kawaida
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از معمولا
تصویر معمولا
biasanya
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از معمولا
تصویر معمولا
genellikle
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از معمولا
تصویر معمولا
normalnie, zwykle, zazwyczaj
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از معمولا
تصویر معمولا
সাধারণত , সাধারণত , সাধারণত
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از معمولا
تصویر معمولا
सामान्य रूप से , सामान्य रूप से , आमतौर पर
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از معمولا
تصویر معمولا
normalmente, ordinariamente, solitamente
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از معمولا
تصویر معمولا
normalerweise
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از معمولا
تصویر معمولا
normaal, gewoonlijk, meestal
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از معمولا
تصویر معمولا
зазвичай , зазвичай , зазвичай
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از معمولا
تصویر معمولا
обычно , обычно
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از معمولا
تصویر معمولا
normalmente, ordinariamente, generalmente
دیکشنری فارسی به اسپانیایی